محل تبلیغات شما

نمیدونم از کجا شروع کنم ، همیشه حرف زدن در مورد خودم برام سخت بوده ، عادت کردم به یه سکوت بلند ، سکوتی که بی شک با خودم تا گور میبرم .

خیلی حرفا داشتم برای گفتن شاید یه توضیح طولانی در مورد اتفاقات این هفته که چرا اینقدر بهم ریخته بودم ، دیشب خیلی فکر کردم و تصمیم گرفتم به سکوتم ادامه بدم و مثل همیشه فراموش کنم . دلم نمیخواد فکر کنید از دست شما دو تا ناراحتم یا اتفاقی تو خونه افتاده که من و بهم ریخته ، اگه گاهی وقتا بهم میریزم برای خاطرات تلخ گذشتمه ، اتفاقاتی که هیچ وقت از ذهنم پاک نمیشه ، اتفاقی که باعث شد سکوت و یاد بگیرم .

گاهی وقتــــــــا فشار عصبی خیلی روم زیاد میشه مثل همین روزایی که فقط دوست دارم تنها باشم و هیچ جایی همراهیتون نمیکنم البته این اتفاق درست میشه باز بر میگردم به این زندگی .

این حرفارو زدم تا بدونید این خاطرات همیشه با من هست و هر لحظه ممکنه حاله من و خراب کنه . نپرسین که چی گذشته به من چون توضیحی ندارم . اما حالا که با هم زندگی میکنیم میخوام که درکم کنید و در این مواقع فکر نکید از شما ناراحتم یا تو خونه اتفاقی افتاده ، منم سعی میکنم وقتی حالم خرابه بیشتر سر کار بمونم تا کمتر تو خونه باعث ناراحتی شما بشم ، مثل همین روزا که اولین نفر تو شرکت بودم و آخرین نفر میومدم بیرون .

مرسی که با صبر و حوصله تحملم میکنید .

پ1 : .عزیزم مرسی که این روزا با تمام وجودت تلاش کردی تا جو خونه رو به حالت اولش برگردونی ، تلاش کردی تا بفهمی تو این مغز من چی میگذره و چقدر صبورانه این لحظات و کنارم بودی مثل خواهری که هیچوقت نداشتم . مرسی مرسی مرسی

پ2 : .عزیزم از وقتی که یادم میاد دوست داشتیم با هم همخونه باشیم برای دانشگاه با هم درس خوندیم اما قسمت نبود که با هم به یک شهر دیگه برای درس بریم حالا نزدیک به یک ساله که با هم تهرانیم و بی شک بدون دلخوری نبوده اما دوست دارم حالا که همخونه شدیم و رویاهای قدیم به واقعیت رسیده بیشتر همدیگرو درک کنیم ، اگر گاهی بهم میریزم اگر حرف نمیزنم بی شک مقصر تو نیستی ، تمام اتفاقات بد زندگی من همون 4 سال دانشجویی تو اتفاق افتاد که کنارم نبودی ، راضیه با تمام وجودم من اون چهار سال شکستم ، شکستنی که هیچوقت درست نمیشه و قابل جبران نیست ، ببخش که نمیتونم توضیح بدم که چی بهم گذشته اما میخوام که درکم کنی چون توام از جنس منی ، اگر گاهی بهم میریزم اگر اخم میکنم اگر بی توجهی میکنم بی شک مقصر تو نیستی فقط من تورو به خودم خیلی نزدیک میبینم که غم هامو بر سر تو خالی میکنم . درکم کن و بخاطر تمام اتفاقات من و ببخش .

پ3 : حالا برید کشوی آخر میز آرایش باز کنید گوشه سمت راست یه هدیه براتون گرفتم بردارید و من و برای این هفته که گذشت ببخشید .

 

                                                                                            دوستـــــــــــــــــــــون دارم

                                                                                                       

شاید دوباره بیام و از حالم بنویسم

ممنونم که هستین همیشه کنارم ...

دختر عزیزم لازمه که ی چیزایی بهت بگم که از حالا آمادگیشو داشته باشی و مثل من به مشکل نخوری ...

، ,تو ,  ,بهم ,بی ,مرسی ,    ,با هم ,بی شک ,که با ,من و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

امنیت ωـالار شهیـــכاךּ